Darigh - Googoosh

به دادم برس ای اشک دلم خیلی گرفته

نگو از دوری کی نپرس از چی گرفته

منو دریغ یک خوب به ویرونی کشونده

عزیزمه تا وقتی نفس تو سینه مونده

تو این تنهایی تلخ منو یک عالمه یاد

نشسته روبرویم کسی که رفته برباد

کسی که عاشقانه به عشقش پشت پا زد

برای بودن من به خود رنگ فنا زد

چه دردیه خدایا نخواستن اما رفتن

برای اون که سایه ست همیشه رو سر من

کسی که وقت رفتن دوباره عاشقم کرد

منو آباد کرد و خودش ویرون شد از درد

به دادم برس ای اشک دلم خیلی گرفته

نگو از دوری کی نپرس از چی گرفته

به آتش تن زد و رفت تا من اینجا نسوزم

با رفتنش نرفته تو خونمه هنوزم

هنوز سالار خونه ست پناه منه دستاش

سرم رو شونه هاشه رو گونمه نفسهاش

به دادم برس ای اشک دلم خیلی گرفته

نگو از دوری کی نپرس از چی گرفته

I gave her a tear-brushed brush

Do not ask who is away from what

Deprive me of a good lethal veron

Baby as long as your breath is in your chest

You remind me of this bitter loneliness

Sitting in front of someone who has gone to waste

Someone who turned his back on his love

He died for being me

What a pain God did not want but to go

For the shadow is always on my head

Someone who fell in love with me again when I left

He settled me and he was devastated by the pain

I gave her a tear-brushed brush

Do not ask who is away from what

He lit a fire and left so that I would not burn here

I'm still not bleeding when he leaves

The ruler of the house is still my refuge

I put my head on his shoulder and breathe

I gave her a tear-brushed brush

Do not ask who is away from what