Dooset Dashtam - Mohsen Chavoshi

تو این فکر بودم که با هر بهونه

یه بار آسمونو بیارم تو خونه…

حواسم نبود که به تو فکر کردن

خود آسمونه خود آسمونه…

تو دنیای سردم به تو فکر کردم

که عطرت بیاد و بپیچه تو باغچه

بیای و بخندی تا باز خنده هاتو

مثل شمعدونی بذارم رو طاقچه

به تو فکر کردم به تو آره آره

به تو فکر کردم که بارون بباره

به تو فکر کردم دوباره دوباره

به تو فکر کردن عجب حالی داره…

تو و خاک گلدون با هم قوم و خویشین

من و باد و بارون رفیق صمیمی

از این برکه باید یه دریا بسازی

یه دریا به عمق یه عشق قدیمی

دوست داشتم با تمام وجودم

عزیزم هنوز هم تو رو دوس دارم…

الهی همیشه کنار تو باشم

الهی همیشه بمونی کنارم

به تو فکر کردم به تو آره آره

به تو فکر کردم که بارون بباره

به تو فکر کردم دوباره دوباره

به تو فکر کردن عجب حالی داره…

I was thinking that with any excuse

I will bring my sky to the house once...

I was not aware that they were thinking about you

The sky itself is the sky itself...

I thought of you in my cold world

May your fragrance come and surround you in the garden

Come and laugh until you laugh again

I will put it on the windowsill like a candlestick

I thought of you, yes, yes

I thought of you when it rained

I thought of you again and again

It feels amazing to think of you...

You and Khaq Goldun are related

Me and the wind and the rain are close friends

You have to make a sea out of this pond

A sea as deep as an old love

I loved with all my heart

baby i still love you

May God always be with you

God, always stay by my side

I thought of you, yes, yes

I thought of you when it rained

I thought of you again and again

It feels amazing to think of you...