Tasnife Gholab - Homayoun Shajarian, Sohrab Pournazeri

او می کشد قلاب را

او می کشد قلاب را

او می کشد قلاب را

ز اندازه بیرون تشنه ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وآن گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش

شب خوش

شب خوش بگفتم خواب را

مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس

مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

سعدی چو جورش می بری نزدیک او دیگر مرو

سعدی چو جورش می بری نزدیک او دیگر مرو

ای بی بصر من می روم؟

ای بی بصر من می روم؟

او می کشد قلاب را

(او می کشد قلاب را)

او می کشد قلاب را

(او می کشد قلاب را)

او می کشد قلاب را

(او می کشد قلاب را)

او می کشد قلاب را

He pulls the hook

He pulls the hook

He pulls the hook

I am thirsty outside, butler, bring me that water

Give me water first and give it to the companions

I didn't sleep well before either

On the day of farewell to my friends, I said goodnight to sleep

I didn't sleep well before either

Farewell day, good night friends

good night

I said good night to sleep

No one knows the amount of love like me

No one knows the amount of love like me

A fish that falls on dry land knows the price of water

Saadi, how do you go, don't go near him anymore

Saadi, how do you go, don't go near him anymore

O blind man, am I going?

O blind man, am I going?

He pulls the hook

(he pulls the hook)

He pulls the hook

(he pulls the hook)

He pulls the hook

(he pulls the hook)

He pulls the hook