Vasiat Nameh - Yas

آدما از هم چه دور میشن

سلام سرد هم به زور میگن

آدما از مرگ و خون میگن

با صد تا حسرت به گور میرن

چقدر عُـقده نگه داشتم تو دل پیرم

چقدر دویدم و فهمیدم رو ترد میلم

وقتی منو دیدی بهم میگی چه غبراق شدی

ولی من می دونم از تو چقدر ترکیدم

اون آدما که نوکرتم بهت میگن

با چند تا کلام چرب زبونی تو دلت میرن

کافیه که بلا استفاده بشی اون وقت

می بینی که مثل یه تیکه ورق جرت میدن

قفلی ، حرف دل و به غریبه گفتی

واسه زخم همه مرهمی صلیب سرخی

به تو که رسید هولت دادن سریع بیفتی

رو تله موشه که پیدا میکنی پنیر مفتی

هه

یاد نگرفتم از کسی درس اتحاد

فقط یاد دادن که برم جلو با ترس و اضطراب

تجربه هام بهم قصه داد تا مثل باد

استفاده کنم از این استعداد

چه نقشه ها که پشت سرم واسم می چینن

منم از اینکه فکرشون کوتاهه ماتم می گیرم

واسم مهم نیست من که پای کارم می شینم

ولی خیلی غم انگیزه وقتی دارم می بینم

گوش کن

خب ما سطحی ترین مشکلات رو عمیق می بینیم و

عمیق ترین مشکلاتمون رو سطحی می گیریم و

حال می کنیم وقتی همدیگه رو زخمی می بینیم و

قسطی حال میدیم و آخر همه رو نقدی می گیریم

وقتی می میریم چشما میشه ماتم و خون

ترفیع می گیریم و تازه میشیم آدم خوب

یادمه خوب من تموم اینا رو دقیقا به چشمم

دیدم و کلمه کلمه از رو حقیقت نوشتم

اونم اینه که تو فقط داری نقشه هاتو می چینی

وقتی میرسی به قدرت و اون بالاها می شینی

مراقب رفتارت با آدما باش

یه روزی بر میگردی پایین همون آدما رو می بینی

حالا خدا باهات حال کرده

ولی کنارشم برات یه چاه کنده

یعنی که وقتی تو رفتی تو فاز قدرت

یهو دیدی شـدی کارمـنـدِ کارمندِت

من این بحث رو اینجا مطرح می کنم

هر چند میدونم همین هم سرنخ می کنن

نشستن با مغز خراب و هر لحظه تو فکر

که تو رو لـِه کـنـن یه گله اهلِ کوفه

اونا که فِقَط میرن به دنبال حاشیه

و خوب اصل هدف فِقَط فروپاشیه

ها چیه ؟؟؟

نکنه میخوای بگی فَقَط نه فِقَط؟

ببین به همین میگن حاشیه

اونا که گنده کردنت واسشون راحته

اولاش تنها فکر و ذکرشون حمایته

بهت میگن کم نیار برو جلو وا نده

تا گنده شدی یهو می کنن تو ما تحتت

راستش بهم گفتن که تو این کارم وصیت کنم

ترجیحا می خوام که تمرکز رو مسیرم کنم

وصیت واسه من به معنای حرف آخره

که بعدش سکوتِ واسم سخته باورش

سکوتِ من و تو یعنی که دیگه ما

همین که هست رو قبول کنیم

بری تو لاکتو و صداتو بُکُشی

تو دل شهر و تموم کنی

چون که زندگی دشواره چشمات پُـر اشکه

دوشوار؟

چی بگم از سه شوار گذشته

خنده داره ولی داخـلـش چه تـلخه

نتیجه اینه که سکوت تنها حاصلش یه زخمه

زخم کاری که مغزتو از درون پاشید

مهم اینه که هر جوری دوست داری همون باشی

من که تا چشم دور و بری هامو دور می بینم

با ذوق و شوق میشینم و یه کارتون می بینم

هنوز با گیر دادن های مادرم جون می گیرم

هنوز با دمپایی از سر کوچه نون می گیرم

هنوز تو اوج بلندی از همه خار ترم

هرچی پخته بشم باز از همه خام ترم

رئیس هم که بشم واسه وطن کارگرم

اینارو نوشتم که از این دنیا لال نرم

How far apart are people?

Cold greetings are also said by force

People talk about death and blood

They are buried with a hundred regrets

How much I kept in my old heart

How fast I ran and realized I was crisp

When you see me, you tell me how upset you are

But I know how much I burst out of you

Those people who call you my servant

They die in your heart with a few fat words

It is enough to be unused then

You see, it flutters like a piece of paper

You locked your heart and told a stranger

For the wounds of all the ointment of the Red Cross

When it comes to you, give Holt a quick fall

When you find the mousetrap, the mufti cheese

هه

I did not learn the lesson of unity from anyone

Just teaching me to go forward with fear and anxiety

My experience told me stories like the wind

Use this talent

What are the plans behind me?

I also mourn that they are short-sighted

It does not matter to me that I sit at work

But it's very sad when I see it

listen

Well, we see the most superficial problems in depth

We take our deepest problems superficially and

We do when we see each other injured and

We pay in installments and finally get all the cash

When we die, your eyes become mourning and blood

We will be promoted and become a good person

I remember exactly all of this exactly in my eyes

I saw and wrote word for word from the truth

That is, you are just plotting

When you reach power, you sit on top of it

Be careful how you treat people

One day you come back and see the same people downstairs

God bless you now

But he dug a well next to me

That is, when you go, you are in the power phase

You saw your employee's employee

I raise this issue here

Although I know they do

Sit with a broken brain and think every moment

To crush you, a herd from Kufa

Those who just go after the margins

And well, the principle of the goal just collapses

What?

Do not you want to say only not?

Look, this is what they call the margin

They are easy to make big

First, their only thought and mention is support

They tell you to go ahead and do not push

Until you grow up, they will yell at you

Honestly, telling me to make a will in this work

Preferably I want to focus

A will for me means the last word

Which is then hard to believe

The silence of you and me means that we are no more

Accept what it is

Go kill your lacto and your voice

In the heart of the city and finish

Because life is hard, your eyes are full of tears

دوشوار؟

What can I say about the last three rivers

It's funny, but what's inside

The result is that silence is only the result of a wound

The wound of what your brain tore from within

The important thing is to be who you want to be

I see Hamo far away from my eyes

I sit with enthusiasm and watch a cartoon

I still get angry with my mother

I still take bread from the alley with slippers

I am still at the highest peak of all thorns

The more I cook, the raw I am

To be the boss for my working homeland

I wrote this to be soft from this dumb world